دانش پژوه سطح4 فقه خانواده ، مدرسه علمیه تخصصی رفیعه المصطفی تهران
چکیده
استحکام و قوام هر خانوادهای منوط به وجود حسن خلق و معاشرت نیکو در روابط بین زوجین است. این مطلب اگر چه به دلالت عقل قابل اثبات است، اما در شرع نیز در اینباره سفارشاتی وجود دارد. پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا قانونگذار میتواند اخلاق را در محدوده حقوق وارد کند و در قوانین مربوط به خانواده آموزههای اخلاقی را در قالب قانون درآورد؟ در ابتدا با بر شمردن مصادیقی از معاشرت به معروف میتوان دریافت که حسن معاشرت مذکور در آیه شریفه «عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» از مفاهیم اجتماعی دو سویه بوده و عمل به آن بر هریک از زوجین واجب است. این مصادیق گاه وجه حقوقی و گاه وجه اخلاقی دارند. به تبع ویژگیهای خاص خانواده چون عاطفی بودن روابط بر اساس مودت و رحمت، تضمینات حقوقی در این حوزه کارکرد مطلوب خود را ندارند و حفظ کیان خانواده در گرو اخلاق مداری اعضاء خواهد بود. از طرف دیگر با توجه به اینکه ویژگی های قواعد حقوقی دارا بودن ضمانت اجراست، قانونگذار نمیتواند مستقیما آموزه های اخلاقی را در قالب قانون به تصویب برساند. از این رو به نظر میرسد قانونگذار با پیش بینی نهاد داوری و تدوین قواعد تکمیلی برای حل مسائل مربوط به خانواده میتواند به استحکام آن یاری عمده رساند.